آخرین به‌روزرسانی:

به سربردن به انگلیسی

معنی

to pass, to spend, to live, to get along, to complete, to succeed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت به سربردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «به سربردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/به سربردن

لغات نزدیک به سربردن

پیشنهاد بهبود معانی